بـويِ خوشِ تـو هـر كـه ز بادِ صبا شنيد از يـارِ آشـنــا نـفـسِ آشـنــا شنيد
اينـش سـزا نبـود دلِ حــق گـزارِ مـن كـز غمگسـارِ خود سخـنِ نـاسـزا شنيد
يارب كجاست محرمِ رازي كه يك زمان دل شرحِ آندهد كهچهگفت و چها شنيد
اي شـاهِ حسن چشم بـه حـالِ گـدا فگن كاين گوش بس حكايتِ شاه و گدا شنيد
خوش ميكنم بـهبادة مشكين مشامِ جان كـز دلـق پـوشِ صومعـه بـويِ ريا شنيد
مـا بـاده زيرِ خـرقه نه امـروز ميكشيم صـد بـار پيـرِ ميكـده ايـن مـاجرا شنيد
ما مي به بانگِ چنگ نه امروز ميخوريم بس دورشد كـه گنبدِ چرخ اينصدا شنيد
سرّ خدا كه عارفِ سالك بـه كس نگفت در حيرتم كـه بـاده فروش از كجا شنيد
سـاقـي بيـا كـه عشق نـدا ميكند بلند كان كس كه گفت قصّه ما هم ز ما شنيد
محروم اگر شدم ز سـرِ كـويِ او چهشد از گلشـنِ زمـانـه كـه بـويِ وفـا شنيد
پندِ حكيم عينِ صواب است و محضِ خير فرخنده بخت آنكه به سمـعِ رضـا شنيد
حافظ وظيفه تـو دعـا گفتن است و بس
در بنـدِ آن مباش كـه نشنيـد يا شنيد
هر خوبي كه به ديگران ميكند فقط بايد براي لذت خود باشد انتظار پاسخ از ديگران قلب را خسته ميكند. اگر كار نيكي انجام ميشود جاي تشكر دارد خدمتي كه از روي ريا باشد در دل نمينشيند نبايد از ديگران دلگير شود. ممكن است هدف هر دو يكي باشد اما انتخاب راه متفاوت. نبايد مخالفت و يا مقاومت كند فقط به هدف خوب بايد فكر كند.