داني كـهچنگ و عود چـه تقرير ميكنند پنهـان خـوريد بـاده كـه تعـزير ميكنند
گـويند رمـزِ عشـق مگـوييد و مشنـويد مشكل حكـايتيست كـه تقـرير ميكنند
ناموسِ عشـق و رونـقِ عشّـاق مـيبرند منـعِ جـوان و سـرزنـشِ پيـر ميكنند
ما از برونِ در شـده مغـرورِ صـد فريب تـا خـود درونِ پـرده چـهتـدبير ميكنند
جـز قلبِ تيـره هيچ نشد حـاصل و هنوز باطـل دريـن خيـال كـه اكسير ميكنند
تشويشِ وقـتِ پيـرِ مغـان مـيدهند باز اين سـالكان نگر كـه چه با پير ميكنند
صد ملكِ دل به نيم نظر مـيتوان خريد خـوبـان دريـن معـاملـه تقصير ميكنند
قومي به جدّ و جهد نهادند وصلِ دوست قـومي دگـر حـوالـه بـه تقـدير ميكنند
في الجمله اعتمـاد مكن بـر ثبـاتِ دهـر كاين كارخـانهايست كـه تغيير ميكنند
مي خور كه شيخ و حافظ و مفتيّ و محتسب
چـون نيك بنگـري همه تـزوير ميكنند
كاري كه شروع نكرده است حرفش را نزند. كاري هم كه تمام كرده است حرفش را نزند كساني كه بخواهند بفهمند ميفهمند. بايد ماهيت دروني اشخاص را بشناسد و تحت تأثير ظواهر بيروني آنها قرار نگيرد. كارهاي كوچك روزمره زندگي بيانگر ماهيت دروني آنهاست. اگر احساس امنيت نميكند بهتر است كار را شروع نكند. ابتدا بايد اطمينان خاطر بوجود آيد غرور باعث قضاوت غلط ميشود.