روضه خلـدِ بـرين خلوتِ درويشان است مايـه محتشمـي خدمـتِ درويشان است
كنـجِ عزلت كـه طلسمـاتِ عجايب دارد فتحِ آن در نظـرِ رحمـتِ درويشان است
قصرِفردوس كه رضوانْش بهدرباني رفت منظـري ازچمـنِنـزهتِ درويشـان است
آنچهزر مـيشود از پـرتوِ آن قلبِ سيـاه كيمياييستكهدر صحبتِدرويشان است
آنكـه پيشش بنهـد تـاجِتكّبـر خـورشيد كبرياييستكهدر حشمتِدرويشان است
از كران تا به كران لشكرِ ظلـم است ولي از ازل تـا به ابـد فرصتِ درويشان است
دولتـي را كـهنبـاشد غـم از آسيبِ زوال بــيتكلّف بشنـو دولـتِ درويشان است
گنجِ قـارون كهفـرو ميشود از قهر هنوز خواندهباشيكههم ازغيرتِدرويشان است
اي توانگر مفروش اين همه نخوت كه ترا سـر و زر دركَنـفِهمّتِ درويشان است
رويِ مقصود كه شاهان بـه دعا ميطلبند مظهـرشآينــهطلعـتِ درويشـان است
خسـروان قبلـة حـاجـاتِ جهـانند ولـي سببش بندگـيِحضـرتِ درويشـان است
حافظ ار آبِ حيـاتِ ازلـي ميخواهـي منبعشخـاكِدرِ خلوتِ درويشـان است
مـن غـلامِ نظـرِ آصـفِ عهـدم كـو را
صورتِ خواجگي و سيرتِ درويشان است
در انتخاب مشكل دارد. بايد مواظب گندمنماي جوفروش باشد. در موقعيت حساسي قرار دارد يك اشتباه كوچك گرفتاري بزرگي به دنبال دارد. نبايد مانند روباه بود. نبايد فريب وعدههاي توخالي را خورد. از افرد باتجربه بايد كمك بگيرد. ثروت نوكر خوب و ارباب بدي است. از اين نوكر بايد به نحو احسن استفاده كرد نبايد نوكر ثروت كه خودش نوكر است شد. سه آرزوي او برآورده خواهد شد در انتخاب آرزو دقت كند.